موتور عقب یک اصطلاح پرکاربرد در صنعت خودروسازی مدرن است. اتومبیلهای موتور عقب، در واقع خودروهایی هستند که پیشرانه آنها در انتهای ساختار کلی بدنه و پشت اکسل عقب قرار دارد. موتور عقب پلتفرمی است که معمولا در اتومبیلهای پرسرعت و اسپرت استفاده میشود؛ زیرا این نوع طراحی به خودروها اجازه میدهد شتاب بیشتری داشته باشند. موتور عقب اولین بار در سال 1934 به صنعت خودروسازی انبوه وارد شد و از آن زمان تا به حال به عنوان یکی از پرطرفدارترین پلتفرمهای در نظر گرفته شده برای پیشرانه خودروها به شمار میرود. این ساختار ابتدا در اتومبیلهایی که از طراحی استریم لاینینگ بهره میبردند استفاده میشد؛ زیرا این فرم از قرارگیری موتور در خودروها به طراحان صنعتی این اجازه را میداد که جلو اتومبیل را باریکتر و با جزئیات کمتری طراحی کنند. پس از سالهای متوالی مهندسان این حوزه دیگر فواید استفاده از موتور عقب را در خودروها کشف کردند و همین موضوع باعث گسترش این طراحی در اتومبیلهای مدرن امروزی شد. از جمله مهمترین مصرفکنندگان این نوع طراحی، سازندههای اتومبیلهای برقی هستند؛ زیرا با بهرهگیری از پلتفرم موتور عقب قادر هستند باتریهای سنگین خودرو را در جلو پیکر آنها قرار دهند و تعادل وزنی را میان عقب و جلو ساختار اتومبیل حفظ کنند.
مزایای طراحی موتور عقب
مهمترین مزایای طراحی خودروها بر اساس پلتفرم موتور عقب، افزایش شتاب آنها است. به دلیل کاهش وزن در جلو خودرو، نیروی بوجود آمده از موتور خیلی راحتتر و البته در پی آن سریعتر میتواند چرخهای جلو اتومبیل را به حرکت درآورد و همین موضوع باعث افزایش شتاب خودروهای موتور عقب نسبت به اتومبیلهایی است که پیشرانه آنها در جلو ساختارشان قرار دارد ( در شرایط یکسان ). همانطور که گفتیم این نوع قرارگیری پیشرانه معمولا در خودروهای پرسرعت و مسابقهای مرسوم است و این موضوع باعث میشود این اتومبیلها بتوانند باکیفیت بالاتری ترمز بگیرند. به دلیل کاهش وزن در جلو خودرو و افزایش میزان آن در عقب، ترمزها قادرند سریعتر جلو خودرو را متوقف کنند و لاستیکهای عقب نیز اصطکاک بیشتری با جاده داشته باشند. تغییر جایگاه موتور در خودروها، باعث تغییر گرانیگاه کل آنها میشود و همین موضوع باعث شده است خودروهای موتور عقب هندلینگ بسیاری بهتری در مسیرهای کم پیچ و خم داشته باشند و در مسابقات درگ همیشه حرف اول را بزنند!
معایب خودروهای موتور عقب
زمانی که وزن پیشرانه را به انتها و پشت اکسل عقب خودرو میبریم، قطعا باید شاهد افزایش نیروهای اینرسی به دلیل غیر همگن بودن وزن کلی اتومبیل باشیم. این موضوع باعث شده است اتومبیلهای موتور عقب به خوبی نتوانند از پس پیچها در سرعت بالا برآیند. در واقع لغزش در انتهای خودروهای موتور عقب به دلیل پدیده بیش فرمانی ( Over Steering ) یک امر معمول است؛ از همین رو این خودروها را در بحث فرمانپذیری در مقابل اتومبیلهای موتور جلو، بازنده میدانیم. البته همانطور که گفتیم این پلتفرم در طراحی اتومبیلها بیشتر برای خودروهای مسابقهای است و افرادی که پشت آنها مینشینند، قطعا باید اطلاع کافی از نحوه فرمانپذیری یا همان هندلینگ این خودروها داشته باشند. در واقع در زمان رانندگی با اتومبیلهای موتور عقب، خط فرضی رو به روی شما، تحت نیروهای اینرسی قرار دارد و شما به ناچار باید در زمان چرخاندن فرمان خودرو، سریعتر و با دقتتر عمل کنید.